عشقولانه
سخن عشق
یه اتاق باشه ….. گرم گرم …. روشن روشن تو باشی…منم باشم کف اتاق سنگ باشه.. سنگ سفید..تو منو بغل کردی که نترسم می دونی ؟ … تو منو بغل کردی طوری که تکیه دادی به دیوار پاهاتم دراز کردی…منم اومدم نشستم جلوت بهت تکیه دادم دو تا دستاتو دور من حلقه کردی بهت میگم چشماتو می بندی؟…می گی : آره چشماتو می بندی بهت می گم : قصه می گی تو گوشم ؟ می گی : آره
نظرات شما عزیزان:
…
که سردم نشه…نلرزم
قالب رايگان وبلاگ پيجك دات نت |